یک هفته پس از نهایی شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری، روزنامههای نزدیک به اصلاحطلبان به پاسخ دادن به آنهایی پرداختهاند که از نظرشان در حال مصادره پیروزی روحانی در انتخابات هستند. سهم گروهها از دولت آینده و وضعیت اقتصادی کشور، دیگر مسائل مهم امروز روزنامهها هستند.
ریزش قیمت به بازار مسکن رسید
روزنامه قانون امروز به گزارش از وضعیت بازار مسکن پرداخته و نوشته است در حالی که همواره بازار مسکن با بالار فتن دمای هوا تب میکرد و تابستان فصل رونق بازار مسکن و داغی خرید و فروش و بالا رفتن قیمتها بود، امسال وضعیت دگرگون شده است. اخبار رسیده از بازار مسکن، حاکی است کسانی که طی چهار ماه قبل از برگزاری انتخابات دست نگه داشته بودند و ترجیح میدادند از عرضه مسکن خود به امید افزایش قیمت در آینده خودداری کنند، این روزها نسبت به عرضه واحدهای خود اقدام میکنند.
گزارشهای میدانی خبرنگار قانون نشان میدهد، شمار بساز بفروشهایی که این روزها برای فایل کردن واحدهای خود به مشاوران املاک مراجعه میکنند، به شدت افزایش یافته و همین افزایش عرضه سبب شده است قیمتها تا حدی کاهش یابد و پیشبینیها بر کاهش بیش از این قیمتها استوار است. برخی کارشناسان پیشبینی میکنند بعد از سقوط بازارهای طلا و سکه و ارز، بازار مسکن فرو ریزد. کاهش قیمت دلار طبیعتا کاهش قیمت کالاهای بزرگ را نیز در پی خواهد داشت.
یکی از مشاوران املاک در خیابان شریعتی به خبرنگار ما گفت: این روزها بسازبفروشهایی که خانه ساختهاند بیش از گذشته برای فروش مراجعه میکنند. این افراد حتی حاضرند با قیمتی کمتر از قبل از انتخابات واحدهای خود را به فروش برسانند. وی علت این تصمیم را تنها جو روانی بازار خواند و گفت: سیاستهای دولت فعلی نسبت به بازار مسکن تغییری نکرده و دولت یازدهم نیز هنوز سیاست خاصی را در این حوزه اعلام نکرده اما به نظر میرسد ریزش قیمت دلار و ارز بسیاری از سرمایهگذاران مسکن را به هراس انداخته است.
فعالان بازار میگویند ثبات سیاسی ایران در هفتهای که گذشت در این کاهش قیمتها تاثیر گذار بوده است. دولت یازدهم رسما فعالیت خود را از چهاردهم مرداد ماه آغاز میکند اما جو روانی ناشی از نتیجه انتخابات سبب شده است قیمتها پی در پی در بازارها فرو ریزد. بسیاری معتقدند به زودی دلارهای خانگی نیز سر از بازار درمیآورد و کسانی که دلار نگه داشته اند با هدف جلوگیری از زیان بیشتر نسبت به فروش آن اقدام کنند. ورود این دلارها خود به مثابه لغو یک مرحله از تحریمهاست چرا که حجم دلارهایی که در خانهها نگهداری میشود بین 14 تا 20 میلیارد دلار تخمین زده میشود. بر این اساس اتخاذ سیاستهای عملی و مثبت میتواند این روند کاهش قیمت را در بازار تشدید کرده و سبب رفع حالت بحرانی بازارهای بزرگ کشور از جمله طلا و سکه و مسکن شود.
روزنامه شرق هم از جمله روزنامههایی است که به روند کاهشی قیمت ارز اشاره کرده و خبر داده است که دلار 3650 تومانی 23خرداد، دیروز 3100تومان معامله شد. این روزنامه در این باره توضیح داده است که از شنبه گذشته تاکنون بازار ارز رونق گرفته و مشتریها برای فروش از هم سبقت میگیرند. این روزها صرافها بیشتر خریدار هستند و مردم فروشنده. مشتریها صبحها بیشتر از عصر است. دیروز آخرین نرخی که دلار خرید و فروش شد 3100تومان بود؛ عددی که امسال تابلو هیچیک از صرافیها آن را به خود ندیده بود. این در حالی است که روز قبل از انتخابات قیمت دلار 3650تومان بود. درواقع یک سال است که این بازار روند کاهشی نداشته و اگر هم اندکی پایین آمده، در ازای آن دو برابر افزایش داشته است.
در این بازار کسانی که زیر این قیمت خرید کرده بودند، حالا به سود کم قانع شدهاند و فقط میخواهند از شر دلارها خلاص شوند. سیر نزولی قیمتها که از روز شمارش آرای ریاستجمهوری شروع شده، همچنان ادامه دارد. در این میان واکنشهای مثبت رؤسای جمهوری اروپایی نیز این نوید را داده که شرایط اقتصادی ایران در عرصه جهانی رو به بهبود میگذارد. مجموعه این شرایط موجب شده تا مردم دلارهایی را که پیش از این خریده بودند تا مانع کاهش ارزش سرمایههای ریالیشان شوند، وارد بازار کنند.
شاهین شایانآرانی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «شرق» درباره دلایل کاهش قیمت ارز در بازار میگوید: «سه ماه پیش دورنمایی که برای اقتصاد کشور متصور بودیم مجموعهای بود از تحریمهای شدید، تورم بالا که در حال افزایش نیز بود، ابهام در فضای اقتصادی و فضای خاکستری که در محیط کسب و کار وجود داشت؛ فضایی که مسوولان و کارشناسان و نمایندگان مجلس نسبت به ادامه آن نگران بودند. اما فضای انتخابات موجب شد این فضا و شرایط متزلزل شود.» به گفته او انتخاب و پیروزی آقای روحانی به عنوان رییسجمهور که در طول دوره رقابت انتخاباتیاش بر بهبود شرایط ملتهب بینالمللی کشور و ایجاد تعادل، فعالشدن مذاکرات که در نهایت منجر به نتیجه برد ـ برد شود، موجب شده بود که دورنمایی روشن برای کشور ترسیم شود و اعلام نام او به عنوان رییسجمهور، پیام مثبت را به جامعه داد که حاصل آن کاهش التهابات و عطش خرید برای دلار بوده است. حالا با فروش سرمایههای دلاریشان، به سادگی پولهایشان را وارد بورس کرده و شاخصها افزایش یافته است. همچنین میل و رغبت به انجام فعالیتهای اقتصادی افزایش یافته است.
شایانآرانی در خصوص ادامه وضعیت کنونی و ایجاد رونق در فضای اقتصادی و شکستهشدن حبابهایی که در ارز، سکه و مسکن رخ داده، میگوید: «ادامه شرایط کنونی و بهبود وضعیت اقتصادی، بیش از آنچه در این روزها اتفاق افتاده است، همه بستگی به تیم انتخابی آقای روحانی به عنوان کابینه، برنامههای توسعهای او در زمینه اقتصاد و نتایج مذاکرات هستهای ایران و تحدید و تقلیل تحریمهای ایران دارد.» به گفته این کارشناس اقتصادی، در فضاهایی که آثار روانی بر تعیین نرخها و قیمتها حاکم میشود، باید مراقب بود، زیرا این تاثیرات نتایج واقعیات اقتصادی محقق و محرزشده نبوده و تنها انتظارات است که نتایج عملی آن را میتوان حداقل یکسال پس از اجرای برنامههای دولت مشاهده کرد. او میگوید: «با توجه به اینکه روند کنونی ناشی از جو روانی است باید مراقب بود تا پدیده حبابی رخ ندهد. این امر باید توسط مسوولان نظارت بر بازار کنترل شود و با اعلام اخبار و اطلاعات شفاف، فعالان بازار را از هویت واقعی افزایش شاخصها مطلع کنند. در آن شرایط شاخص بورس تا سهبرابر میزان کنونی نیز جای رشد دارد و میتواند افزایش پیدا کند».
چه کسانی از دولت آینده سهم میبرند؟
ترکیب دولت آینده و سهم گروهها و جناحها در آن، امروز هم مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است. روزنامه اعتماد از قول زیباکلام نوشته است که اصلاحطلبان واقعی سهمی از دولت بعد نمیخواهند. استاد دانشگاه تهران سهم خواهی اصلاحطلبان در دولت روحانی را که عدهای از آن سخن میگویند، تهمت دانسته و خاطرنشان کرده: اصلاحطلبان واقعی سهمی نمیخواهند چرا که آنان به دنبال آرمانهای خود هستند و اگر به دنبال قدرت بودند با اصولگرایان کنار میآمدند. بنابراین برای اصلاحطلبان اصول شان مهم تر از پست گرفتن است. این استاد دانشگاه اضافه کرد: برای اصلاحطلبان ایستادگی روی اصول و آرمان شان مهم است و اگر از آقای روحانی نیز در انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم حمایت کردند، به این دلیل بود که فکر میکردند آقای روحانی به اهداف شان نزدیک تر است و در حقیقت روی روحانی سرمایه گذاری نکردند. زیباکلام در پایان بر ضرورت به کارگیری اصولگرایان نیز تاکید کرد و گفت: در دولت یازدهم باید از نیروهای اصولگرایی که بغض، کینه و نفرت نداشتند و دارای تواناییهای مدیریتی هستند استفاده شود.
خورشید هم سخنان غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه را نقل کرده است که کابینه روحانی، فراجناحی است نه سهامی عام. وی گفته است برخی جریانات و گروههای سیاسی با مطرح کردن مکرر فهرستها در سایتهایشان، به دنبال سهمخواهی و مصادره دولت آینده هستند، این در حالی است که روحانی چندین بار تأکید کرده اعتدالگراست و پیروزی روحانی مدیون گفتمان اعتدال است. مهمترین شاخصههای کابینه یازدهم، همان طور که بارها آقای روحانی گفته است فراجناحی بودن است که در آن عنصر شایستهسالاری، اصلیترین شاخص است. وی افزود: در دولت آقای روحانی، قطعا شاهد جناح زدگی و تغییرات اتوبوسی مدیران نخواهیم بود. کابینه دکتر روحانی کابینهای فراجناحی است نه سهامی عام که هر جریان و گروهی بخواهد خود را صاحب آن بداند.
یاسر هاشمی فرزند 42 ساله رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که مسئولیت دفترهای پدرش در دانشگاه آزاد و مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص را بر عهده دارد معلوم نیست پس از دریافت کلید پاستور توسط روحانی، همچنان میخواهد دفتر خود در نیاوران را حفظ کند یا خیر؟
وی ضمن مخالفت با گفتوگو با روزنامه اعتماد اصل خبر را تکذیب کرده و گفته «حضورم در ستاد دکتر روحانی را برای خود یک وظیفه ملی میدانستم». اعتماد نوشته تنها سوالی که امکان دریافت جواب از یاسر هاشمی پیدا کرد این بود: «با توجه به خبرهای مطرح شده در رسانهها درباره کابینه، نظر شما چیست؟» که پاسخ او چنین بود: «انتشار لیستهای عجیب و غریب گمانه زنی رسانههایی است که به اعتقاد من هدف شان آشتی ملی نیست. کسانی که این شایعات را مطرح میکنند میخواهند طوری وانمود کنند که دایره انتخاب آقای روحانی بسیار محدود است. در پاسخ به این سؤال شما باید بگویم به خاطر مردم اجازه سهم خواهی در دولت تدبیر و امید نداریم.»یاسر هاشمی در ادامه گفت: «با توجه به تاکید آقای روحانی بر تشکیل دولت فراجناحی، برقراری آشتی ملی و مشی اعتدالی قوه مجریه فقط کسانی که مهر افراط و تفریط به پیشانی دارند از این دایره بیرون خواهند بود. دایره انتخاب رییس جمهور یازدهم برای کابینه و دولت بسیار وسیع خواهد بود چرا که این کابینه باید نمادی از آشتی ملی باشد».
چالشهای اردوگاه اصولگرایان پس از انتخابات: کی بود، کی بود من نبودم!
بیشتر روزنامههایی که در بیرون از اردوگاه اصولگرایان قرار دارند، به شیوه برخورد این روزهای اصولگرایان با نتیجه انتخابات ریاست جمهوری پرداختهاند.
روزنامه قانون در گزارشی درباره توضیح دلیل شکست اصولگرایان در انتخابات، واقع گرایی را حلقه مفقوده تندروی دانسته است و نوشته اکثریت گروهها و شخصیتهای اصولگرا، جبهه پایداری و تندرویهایش را علت اصلی عدم اقبال مردم به اصولگرایی میدانند. عملکرد پایداری در این انتخابات و بازی اصلح و صالح و مقبول و... ضربه ای انکار ناپذیر به کلیت جریان اصولگرایی زده است. جبهه پایداری که تحت زعامت آیتالله مصباح یزدی فعالیت میکند در این انتخابات باعث سر درگمیجریان اصولگرایی شد. نکته ای که در اینجا میشود با تردید به آن نگاه کرد اظهاراتی است که آیتالله مصباح پدر معنوی پایداری چندی پیش بیان کرد و گفت: یکی از اشتباهات این است که برخی گمان میکنند رای دادن حق مردم است و به هرکه دلشان بخواهد میتوانند رأی بدهند.
وی تصریح کرده بود: آنها غفلت میکنند که در بینش اسلامی، حق با تکلیف، ممزوج است. حق و تکلیف در کنار هم قرار دارند. شما به لحاظ قانونی حق دارید که به هرکه میخواهید رای دهید، اما مکلفید که به اصلح رای دهید. حق داشتن، تکلیف را رفع نخواهد کرد." شنیدن این سخنان جمهوریت و در برخی اوقات اسلامیت نظام را زیر سؤال میبرد.در جایی دیگر مصباح یزدی میگوید: شما موظفید تا آنجا که میتوانید تحقیق کنید و اصلح را بشناسید و کسی را که به درد مردم میخورد انتخاب کنید. این در حالی است که زمانی که ایشان قسم میخوردند بینی و بین الله لنکرانی گزینه اصلح است باید جایگاهی را برای شورای نگهبان در تعاریف ذهنی خود تعبیه میکردند که شاید نظر حتی آیتالله جنتی نیز با وی تفاوت داشته باشد.
ابتکار نیز به این مسأله پرداخته که یک هفته پس اعلام برنده انتخابات، در بین اصولگرایان کسی«شکست» را نمیپذیرد! ابتکار توضیح داده است که اصولگرایان اگرچه در اولین ساعات پس از اعلام نتیجه انتخابات مانند یک رقیب شکست خورده وارد میدان شدند و به رقیب پیروز تبریک گفتند، در روزهای گذشته روش دیگری برگزیدهاند که روز به روز پررنگ تر نیز میشود.
ابتدا آیت الله مهدوی کنی که در چند سال گذشته همواره به عنوان مرجعی برای ائتلاف اصولگرایان تلاش میکرد و در این انتخابات نیز تلاشهای بسیاری به کار برد و البته نافرجام ماند در پیام تبریک خود به منتخب مردم یادآور شد که «از اعضای محترم جامعه روحانیت مبارز تهران هستید» تا ارتباط وی با جریان اصولگرا را به او گوشزد کرده باشد.
در روزهای گذشته نیز برخی دیگر به این موضوع اشاره کردند. حبیب الله عسکروالادی نیز که نقشی مشابه مهدوی کنی ایفا کرده بود، اگرچه برای پیروزی نامزدهای دیگر تلاش کرده بود، روز گذشته گفت که اصولگرایان برنده این میدان بودند. وی در واکنش به برخی اظهارات مبنی بر اینکه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شکست خوردهاند، گفت: اصولگرایان در انتخابات شکست نخوردند چرا که حجت الاسلام روحانی اصولگرای باسابقه است. رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری با بیان”همه ما اصولگرایان دنبال فردی میگشتیم که بتواند کابینه و خطمشی و رویهای را انتخاب کند که آهنگ مقام معظم رهبری در آن مشاهده شود، اظهار داشت: بنده از گزارشهایی که رئیسجمهور منتخب به مردم ارائه کرد، احساس میکنم در آهنگ رهبری حرکت میکند.
حسین شریعتمداری نیز در این باره معتقد است اولین کنفرانس خبری حسن روحانی پس از پیروزی در انتخابات مهمترین نشانه برای شکست اصلاحطلبان است. مدیر مسئول کیهان دیروز در یادداشتی نوشت: «در هیچ یک از مواضع و پاسخهای دکتر روحانی کمترین نشانهای از مواضع افراطیون مدعی اصلاحات ـ بخوانید افراطی متمایل به آمریکا ـ دیده نمیشد، بنابراین رئیس جمهور منتخب همانگونه که خود اعلام کرده است نامزد جبهه اصلاحات نیست و از سوی دیگر، مواضع ایشان تاکنون ـ که انشاءالله در ادامه نیز چنین باشد ـ با سیاستهای کلان و رسماً اعلام شده نظام که مورد تأکید اصولگرایان بوده و هست نیز با اندک تفاوتی ـ در سلیقه ـ انطباق دارد».
حسین شریعتمداری در ادامه نتیجه گرفته است، گفتمان اصولگرایی پیروز شده است. وی تأکید کرد: «نامزدهای اصولگرا شکست خوردهاند اما، اصولگرایی نه». شریعتمداری در دومین نتیجه گیری از استدلالش نوشت: «مدعیان اصلاحات شکست سختی را متحمل شدهاند. اصلاحطلبان این شکست را از قبل پیشبینی میکردند و به همین علت نامزد اختصاصی خود را برای پیشگیری از وزنکشی در انتخابات، مجبور به کنارهگیری کردند».
اسماعیل کوثری نماینده تهران نیز شکست اصولگرایان را نمیپذیرد. این عضو کمیسیون امنیت ملی گفت: «تفکر اصولگرایی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شکست نخورد چون نظام در این انتخابات شکست نخورد و چون نظام اصولگرا است بنابراین اصولگرایان و تفکر اصولگرایی هم در این رقابت شکست نخوردند».
این نماینده مجلس همچنین با اشاره به کناره گیری عارف از عرصه انتخابات معتقد است: «با کناره گیری محمدرضا عارف پرونده انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 برای اصلاحطلبان بسته شد. بنابراین رقابت انتخاباتی با حضور 3 نامزد اصولگرا و 3 نامزد مستقل ادامه پیدا کرد که در بین این 6 نامزد قرعه به نام آقای روحانی افتاد.»
آرمان هم در مطلبی با نام «خیز اصولگرایان برای مصادره اعتدالگرایی» به دو رویکرد مجزای اصولگرایان اشاره کرده و تویح داده است که پس از انتخابات و پایان رقابتها باید رفاقتها جایگزین شود و همه طیفهای سیاسی به فکر همپوشانی برای رفع و رجوع امور مردمی باشند که برادری خود در انتخابات را بیش از پیش به نمایش گذاشتند و اکنون زمانه پاسخدهی به مطالبات حقه آنان است. از این منظر اگر به این از خودخوانی اصولگرایانه نگاه کنیم، آن را واجد بار مثبتی مییابیم. بهراستی اگر این مدعیان دیروز و رفقای امروز همینگونه رئیسجمهور منتخب را در راستای گفتمان خود ببینند و همدلی و همراهی را پیشه کنند باید آن را به فال نیک گرفت و ابراز خشنودی کرد که بالاخره دوستان تندروتر هم به ضرورت اعتدالگرایی واقف شده و همدلی پیشه کردهاند. البته اصولگرایان دو رویکرد از خود نشان دادهاند. میانهروهای سنتی چون عسکراولادی صادقانه اعلام داشتهاند که رأی آنان روحانی نبوده اما ضمن ابراز خوشحالی اعلام داشتهاند که وی خیرالموجودین است و به خاطر بازگشت آرامش و عقلانیت به فضای اقتصادی و سیاسی از این انتخاب مردم استقبال میکنند؛ رویکردی که در بخشهایی از اصولگرایان دیده میشود و نشان از تکلف یا قلب واقعیت نیست و صادقانه به نظر میرسد.
در طرف دیگر ماجرا همان گونه که اشاره رفت عدهای کمتوجه به همه بدیهیات قصد مصادره به مطلوب رأی مردم را دارند و دفاعشان بیشتر منطبق بر منافع طیفی و جناحی است که البته باید گفت، اگر همین رویکرد را ادامه دهند و دولت را از خود دانسته و با آن همدلی کنند بسی جای خوشبختی است و باید امیدوار بود که در ماههای آتی این سخنان خود را لااقل فراموش نکنند و به یاد داشته باشند که تغییر موضع و چرخش ناگهانی تا ابد نمیتواند جوابگو باشد و بیش از همه مخاطبین خودشان با این رویکردها تارانده میشوند. هر چه هست رئیسجمهور منتخب نماینده تمامی آحاد ملت است و چه آنان که در پیروزی وی نقشی عمده داشتهاند و چه آنان که رقیب وی بودهاند حق مصادره به مطلوب گفتمان اعتدالگرایی منطبق با منافع ملی را ندارند و اکنون جز همدلی و همراهی برای رتق و فتق امور ملت هیچ گزینهای از سوی مردم مورد پذیرش قرار نمیگیرد.